آثار دوران پریشانی

روی لبت نجوای عرفانی
از تیره ی خضر بیابانی

چون پرتوهای نور می آیی
از انتهای راه کیهانی

از گردن هر کاج خواهی برد
زخم تبرهای زمستانی

مثل کلاغی می پرد از شهر
آثار دوران پریشانی

با تو جوان و تازه می گردد
دروازه های روبه ویرانی

بیدار کن با بوسه باران را
در ابرها از خواب طولانی


#مجید_مومن

قیام قلوه سنگ...شاعر مجید مومن

چون پلنگ بیشه ها دلیر
چشمها دو گوی شعله ور


بازوان و هیکلش درشت
می رسد به حومه ی خطر


می رسد به نهر الخلیل
روبروی نیزه و تفنگ


بی مسلسل و سپاه توپ
میکند قیام قلوه سنگ

مثل آنکه از ستاره ها
می رسد گدازه  ی شهاب

می شود سپاه روبرو
چون سپاه ابرهه خراب
#مجید_مومن
#اشعار_جدید
#نو_حماسی