نت های حماسی...شاعر مجید مومن

می خروشی چون خزر هنگام جنگ
می درخشی چون گهر هنگام جنگ

سنگ در دست تو ،شیطان گم شود
پشت دیوار سپر هنگام جنگ


شور نت های حماسی سوی تو
می رسند از دور و بر هنگام جنگ


می زند بر طبل ها دیوانه وار
دستهایی شعله ور هنگام جنگ


می خورند آشفته بر هم سنج ها
روبرویت شیر نر هنگام جنگ


یخ زند تا که تو را بیند به چشم
اژدهایی در به در هنگام جنگ


در رگ و سلولهای مرده ام
می دمی جانی دگر هنگام جنگ


صلح از روی صلیب زخمی اش
می کشد سوی تو پر هنگام جنگ



آثار دوران پریشانی

روی لبت نجوای عرفانی
از تیره ی خضر بیابانی

چون پرتوهای نور می آیی
از انتهای راه کیهانی

از گردن هر کاج خواهی برد
زخم تبرهای زمستانی

مثل کلاغی می پرد از شهر
آثار دوران پریشانی

با تو جوان و تازه می گردد
دروازه های روبه ویرانی

بیدار کن با بوسه باران را
در ابرها از خواب طولانی


#مجید_مومن

چون پل پشت سرها خراب..شاعر مجید مومن

چون پل پشت سرها خرابم
 طرح بی ریشه ی روی آبم

من دگرگونم آشفته حالم
سرزمینی پس از انقلابم

برده سرخی هر گونه ای را
چهره ی سرخ روز حسابم


برده سرخی هر صورتی را
صورت سرخ صبح عذابم

سرخم و داغم و کوره ام من
تاکم و از نژاد شرابم


#مجید_مومن

قبرستان آوا..شاعر مجید مومن

مریم صدای روز عاشواست

یا شیون دریاچه ی قوهاست


این هق هق از سرو و صنوبرها

در سوگ حوری پاک و نامیراست



تجریش و تهران و ته دربند

اکنون برایم تلخ و نازیباست


پای چنار پیر فرتوتی

جایم شبیه قمری تنهاست


مثل گرامافون انباری

این سینه قبرستان هر آواست

#مجید_مومن

#شعر_نو

#شعر_معاصر

#غزل_جدید

نقد کتاب دستور زبان عشق قیصر امین پور توسط شاعر معاصر و نقاد ادبی مجید مومن

بسمه تعالی
نقد غزلهای کتاب دستور زبان عشق قیصر امین پور توسط #شاعر_پژوهشگر_مجید_مومن
در غزل معاصر شاعران بزرگ نیمایی مانند فروغ فرخزاد با یک غزل مهدی اخوان ثالث با چند غزل و احمد شاملو با یک غزل و نصرت رحمانی با چند غزل و منوچهر نیستانی و اسماعیل خویی و نادر نادر پور و عمران صلاحی و حسین منزوی و سمین بهبهانی و بهمنی با غزلیات بسیار
نوگرایی و مضمون و زبان نوین را وارد غزل کردند و راه را برای سرودن غزل معاصر هموار کردند ودر غزلیات هر کدام از عزیزانی که ذکر شد اتفاق های شاعرانه ی بسیاری افتاد و قالب غزل که مدتی مهجور بود دوباره جان گرفت ...شاعرانی مانند قیصر امین پور...مرتضی امیری اسفندقه..سلمان هراتی از گروه شاعرانی بودند که چند خصوصیت مشترک را دارا بودند...یک..اجتماعی سرایی..دو..عدالت محوری..سه نگاه حماسی به شعر و زندگی چهار...مطرح نبودن قالب..این شاعران در هر قالبی کاملا موفق عمل کردند..اما قیصر امین پور نسبت به کلیه شاعران معاصر و حتی هم گروهیهای خود ویژگیهایی دارد که بنده بیان میکنم..تمام قالب های شعر قیصر امین پور از لحاظ ادبی دارای جایگاه ویژه ای هستند که در این مقاله بنده به غزلیات کتاب دستور زبان عشق خواهم پرداخت
قیصر تعقل و فلسفه را آمیخته با حقیقت و شاعرانگی به زبان ساده و همه فهم بیان کرده به گونه ای که ابیات همیشه در ذهن مخاطب بنشیند
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد
و یا
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
تصویرهای خیالی قیصر با حکمتی از گونه ی قیصر همراه شده به نحوی که مخاطب به غیر از کتاب قیصر هیچ کدام از تصاویر ارائه شده را در جایی دیگر نمی یابد و امتداد تصاویر را می تواند تصور کند
با دستهایت پل زدی ای نبض آبی
بر شانه های من پلی تا بی نهایت
و یا
آسماندریای جنگلکوه من
و یا
آفتابی بود ،ابری شد ولی باران نداشت
رعد برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد
بر خلاف شاعران تیره نگر قیصر سبکی روشن و سراسر امید و زندگی را در اکثر اشعار پیش گرفته و امید و زندگی و روشنی و عشق را به قلب ها هدیه میکند و با هر بیت سعی می کند شادی و شعف را هدیه چشمان بینندگان کند
ای حسن یوسف دکمه ی پیراهن تو
دل می شکفد گل به گل از دامن تو
و یا
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
قیصر به راحتی مضمون پیدا میکند و راحتتر مضمون خود را با ابزارهای دم دستی به نهایت زیبایی می کشاند مانند یک خراط که از چوب با یک چاغوی ساده مجستمه ای بی نظیر در می آورد
ای از بهشت باز دری پیش چشم تو
افسانه ایست حور و پری پیش چشم تو

صورتگران چین همه انگار خوانده اند
زیباشناسی نظری پیش چشم تو
قیصر تلخی را هم زجرها را هم در این روزگار معاصر با عینک زیبا بینی تماشا میکند..تجربه های بد را هر چه بر او گذشته در شعرش زیبا شده است
بر زمین افتاد چون اشکی ز چشم آسمان
....
بعد هم تبعید و زندان ابد شد در کویر
عین مجنون از پی لیلا بیابانگرد شد

کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل
تا ابد از دامن پر مهر مادر طرد شد
و یا
دلم خوش است به گلهای باغ قالی ها
که چشم باران دارم ز خشکسالی ها
قیصر امین پور شاعریست که آهنگ و موسیقی و ریتم کلمات گاهی او رامسخ می کند و سخت تحت تاثیر ریتم بر کلمات می راند تا اینکه تعقل متوقفش کند
گم شدی ای نیمه ی سیب دلم
ای من من ای تمام روح من

ای تو لنگرگاه تسکین دلم
ساحل من کشتی من نوح من
و یا
پیش بیا پیش بیا پیش تر
تا که بگویم غم دل بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
از تمام عزیزان خواهش میکنم که کتاب دستور زبان عشق را مطالعه کنند تا با خلاقیت ها و توانمندهای زنده یاد قیصر امین پور بیشتر آشنا شوند...

#دستور_زبان_عشق_قیصر_امین_پور
@momenghazal