قیام قلوه سنگ...شاعر مجید مومن

چون پلنگ بیشه ها دلیر
چشمها دو گوی شعله ور


بازوان و هیکلش درشت
می رسد به حومه ی خطر


می رسد به نهر الخلیل
روبروی نیزه و تفنگ


بی مسلسل و سپاه توپ
میکند قیام قلوه سنگ

مثل آنکه از ستاره ها
می رسد گدازه  ی شهاب

می شود سپاه روبرو
چون سپاه ابرهه خراب
#مجید_مومن
#اشعار_جدید
#نو_حماسی

ناخدای باخدای آبها..مجید مومن

از شب شهر هجاها آمدی
رنگ رودی از الفبا آمدی


بی دل از آینده و آیینه ها
آبی از پهنای فردا آمدی


از خیال پنجه و تار صبا
همچنان آهنگ مانا آمدی


از اقالیم قناری ها سبک
همچنان آواز زیبا آمدی


ناخدای با خدای آبها
چون نسیم روی دریا آمدی


پوشش و چشمان تو فیروزه ای
نیمه شب از عمق رویا آمدی


از شکاف اطلس و آرام و هند

بی عصای عصر موسا آمدی

aal

نقد کتاب دستور زبان عشق قیصر امین پور توسط شاعر معاصر و نقاد ادبی مجید مومن

بسمه تعالی
نقد غزلهای کتاب دستور زبان عشق قیصر امین پور توسط #شاعر_پژوهشگر_مجید_مومن
در غزل معاصر شاعران بزرگ نیمایی مانند فروغ فرخزاد با یک غزل مهدی اخوان ثالث با چند غزل و احمد شاملو با یک غزل و نصرت رحمانی با چند غزل و منوچهر نیستانی و اسماعیل خویی و نادر نادر پور و عمران صلاحی و حسین منزوی و سمین بهبهانی و بهمنی با غزلیات بسیار
نوگرایی و مضمون و زبان نوین را وارد غزل کردند و راه را برای سرودن غزل معاصر هموار کردند ودر غزلیات هر کدام از عزیزانی که ذکر شد اتفاق های شاعرانه ی بسیاری افتاد و قالب غزل که مدتی مهجور بود دوباره جان گرفت ...شاعرانی مانند قیصر امین پور...مرتضی امیری اسفندقه..سلمان هراتی از گروه شاعرانی بودند که چند خصوصیت مشترک را دارا بودند...یک..اجتماعی سرایی..دو..عدالت محوری..سه نگاه حماسی به شعر و زندگی چهار...مطرح نبودن قالب..این شاعران در هر قالبی کاملا موفق عمل کردند..اما قیصر امین پور نسبت به کلیه شاعران معاصر و حتی هم گروهیهای خود ویژگیهایی دارد که بنده بیان میکنم..تمام قالب های شعر قیصر امین پور از لحاظ ادبی دارای جایگاه ویژه ای هستند که در این مقاله بنده به غزلیات کتاب دستور زبان عشق خواهم پرداخت
قیصر تعقل و فلسفه را آمیخته با حقیقت و شاعرانگی به زبان ساده و همه فهم بیان کرده به گونه ای که ابیات همیشه در ذهن مخاطب بنشیند
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می دانست تیغ تیز را
در کف مستی نمی بایست داد
و یا
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیشتر
تصویرهای خیالی قیصر با حکمتی از گونه ی قیصر همراه شده به نحوی که مخاطب به غیر از کتاب قیصر هیچ کدام از تصاویر ارائه شده را در جایی دیگر نمی یابد و امتداد تصاویر را می تواند تصور کند
با دستهایت پل زدی ای نبض آبی
بر شانه های من پلی تا بی نهایت
و یا
آسماندریای جنگلکوه من
و یا
آفتابی بود ،ابری شد ولی باران نداشت
رعد برقی زد ولی رگبار برگ زرد شد
بر خلاف شاعران تیره نگر قیصر سبکی روشن و سراسر امید و زندگی را در اکثر اشعار پیش گرفته و امید و زندگی و روشنی و عشق را به قلب ها هدیه میکند و با هر بیت سعی می کند شادی و شعف را هدیه چشمان بینندگان کند
ای حسن یوسف دکمه ی پیراهن تو
دل می شکفد گل به گل از دامن تو
و یا
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب بلکه در دل گل کند لبخندهای ما
قیصر به راحتی مضمون پیدا میکند و راحتتر مضمون خود را با ابزارهای دم دستی به نهایت زیبایی می کشاند مانند یک خراط که از چوب با یک چاغوی ساده مجستمه ای بی نظیر در می آورد
ای از بهشت باز دری پیش چشم تو
افسانه ایست حور و پری پیش چشم تو

صورتگران چین همه انگار خوانده اند
زیباشناسی نظری پیش چشم تو
قیصر تلخی را هم زجرها را هم در این روزگار معاصر با عینک زیبا بینی تماشا میکند..تجربه های بد را هر چه بر او گذشته در شعرش زیبا شده است
بر زمین افتاد چون اشکی ز چشم آسمان
....
بعد هم تبعید و زندان ابد شد در کویر
عین مجنون از پی لیلا بیابانگرد شد

کودک دل شیطنت کرده است یک دم در ازل
تا ابد از دامن پر مهر مادر طرد شد
و یا
دلم خوش است به گلهای باغ قالی ها
که چشم باران دارم ز خشکسالی ها
قیصر امین پور شاعریست که آهنگ و موسیقی و ریتم کلمات گاهی او رامسخ می کند و سخت تحت تاثیر ریتم بر کلمات می راند تا اینکه تعقل متوقفش کند
گم شدی ای نیمه ی سیب دلم
ای من من ای تمام روح من

ای تو لنگرگاه تسکین دلم
ساحل من کشتی من نوح من
و یا
پیش بیا پیش بیا پیش تر
تا که بگویم غم دل بیشتر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویشتر
از تمام عزیزان خواهش میکنم که کتاب دستور زبان عشق را مطالعه کنند تا با خلاقیت ها و توانمندهای زنده یاد قیصر امین پور بیشتر آشنا شوند...

#دستور_زبان_عشق_قیصر_امین_پور
@momenghazal